العبد التائب

دلنوشته

العبد التائب

دلنوشته

العبد التائب

اینجا قاب زندگیست که در آن

دنبال کنندگان ۵ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
مدیر وبلاگ

جایگاه حفظ در آیات قرآن-قسمت اول

جمعه, ۹ اسفند ۱۳۹۲، ۰۳:۱۲ ب.ظ

چرا قرآن را حفظ کنیم ؟

جایگاه حفظ قرآن کریم در آیات قرآن (قسمت اول)

در انجام هر کار نیک، در صورتی که ارزشمندی و قدر و منزلت آن امر بر ما روشن باشد، با انگیزه‌ی والاتر و عزمی راسخ‌تر در راه آن گام برمی‌داریم. حفظ قرآن کریم یکی از بهترین شیوه‌های انس با کلام الهی است که شناخت میزان ارزش و جایگاه آن در فرهنگ اسلامی، یاریگر خوبی برای پیمودن آگاهانه‌ی آن طریق است.

از راه‌های مهم شناخت فرهنگ اسلامی و ارزشمندی امور در دین اسلام، بررسی آن موضوع از دیدگاه قرآن و معصومان علیهم السلام است.


قرآن به عنوان کتابی الهی که تک تک واژگان و کلماتش از سوی خالق بی‌همتا صادر گشته است، مهم‌ترین منبع دانش‌های اسلامی است. ارزشمندی و منزلت اموری که در این کتاب والا مورد تأیید و تأکید واقع گشته، مورد قبول همگان است. با بررسی تفاسیر قرآن کریم در می‌یابیم که در آیات متعددی، مفسران بزرگ قرآن، نکات جالبی راجع به حفظ قرآن استفاده نموده‌اند. در ادامه یکی از این موارد را بررسی می‌نماییم.

١-خداوند متعال در آیاتی از سوره‌ی احزاب در ضمن دستوراتی به همسران پیامبر به آنان فرموده است:

«وَ­اذکُرنَ ما یُتلی فی بُیوتِکُنَّ مِن آیاتِ اللّهِ و­ الحِکمةِ إِنَّ اللهَ کانَ لطیفاً خبیراً»[١]


[و آنچه را از آیات خداوند و حکمت (علوم عقلی و احکام شرعی) در خانه‌های شما بازگو می‌شود، حفظ کنید و به خاطرتان باشد؛ حقاً که خدا همواره ریزبین و آگاه است].

علامه‌ی طباطبایی رحمه الله مفسر بزرگ قرآن کریم و صاحب تفسیر المیزان در تفسیر این آیه می‌فرماید: «از ظاهر سیاق بر می‌آید که مراد از «ذکر»، معنای مقابل «فراموشی» باشد، که همان «یاد آوری» است، چون این معنا مناسب تأکید و تشدیدی است که در آیات شده است … و در کلمه‌ی «فی بُیوتِکُنَّ» تأکیدی دیگر است، [چون می‌فهماند مردم باید امتثال امر خدا را از شما (همسران پیامبر صلی الله علیه و آله) یاد بگیرند؛ آن وقت سزاوار نیست شما که قرآن در خانه‌هایتان نازل می‌شود، اوامر خدا را فراموش کنید]. پس معنای آیه این است که شما زنان پیغمبر، باید آنچه را که در خانه‌هایتان از آیات خدا و حکمت تلاوت می‌شود، حفظ کنید، و همواره به خاطرتان بوده باشد، تا از آن غافل نمانید، و از خط سیری که خدا برایتان معین کرده تجاوز مکنید».[٢]

نظرات  (۱۷)

  • علی اکبر مجنون الحسین جان
  • بسم رب الحی ارواحناله لک الفدا
    السلام علیک یا مولانا اباصالح المهدی ارواحناله لک الفدا
    باسلام وادب محضر تمامی بزرگواران , خواهران و برادران گرامی ام
    در این روزهای بسیار سخت که عالم دچار فتن وحشت آوری قرار گرفته
    و شیعیان و محبین و منتظران حضرت حجت ابن الحسن والحسین
    ارواحناله لک الفدا در بلایای عجیب و وحشت آور ؛از قبیل گرسنگی های ممتد؛خوردن گوشتهای حیوانات حرام گوشت؛
    نداری ها ؛کشتار و سوزاندن مسلمین و بلایای ارضی به سر می برند؛به عنوان خاک پای مولایم
    و خدمتگزار شما سروران؛ تقاضامندم به علت آنکه این داغها و پدیده ها
    بر قلب مبارک و نازنین امام حی "ارواحناله لک الفدا"بسیار طاقت فرسا می گردد؛به خواندن
    قرآن و دعای الهی عظم البلاء مداومت بیشتر داشته باشید و از نماز بسیار
    یاری بجویید و نذورات خود را متوجه به سلامتی وجود مقدس مولایمان
    نمائید...و از دادن صدقات در روز و شب برای ایشان توجه خداوند را جلب به رضایت نموده تا موجبات دفع بلیه راآن حکیم توانا برطرف سازد.دوستان و سروران گرامی؛این بلایا هیچ نماد عادی ندارد و
    به همین علت؛ اطلاع مولایمان از حقیقت های مکشوفه ؛وجود آن گل یاس باغ
    فاطمی را بیشتر آزار می دهد.ان شاالله که این پیام وهدیه را به دیگر
    عزیزان خود برسانیم ؛ تا یاری گر مولایمان در همه ی احوالات بوده
    و سربازی قابل به آن سرور بلند بالا و تنها ترین سردار غریب عالم
    باشیم.ان شاالله ..التماس دعای عهد وفرج مولایمان
    هدیه ی حسینیه ی ققنوس کربلا....
    ولا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم
    سلام جناب محمد حسین عزیز:
    همانطور که میدانیم،قرآن به عنوان کلام وحی و معجزه ی جاویدان پیامبر گرامی اسلام،آخرین و کاملترین نسخه ی راهنمای بشر است و آنقدر اهمیت دارد که خودِ خداوند،وعده ی حفاظت از آن را داده است.
    به دلایل اهمیت بسیار والای قرآن(که شاید ما سطوح پایینی از آن را درک کرده ایم)،تأکید بسیاری بر انس هرچه بیشتر با کلام الله مجید شده است.در این میان،تأکید بر حفظ آیات قرآن کریم از ارزش و اهمیت خاصی در کلام معصومین(ع) برخوردار است.
    اشتباه نشود!نمیخواهم در مورد احادیث و... صحبت کنم!!
    بحث من در مورد حافظ قرآن است...در مورد قاری قرآن است...در مورد هرکسی است که به نوعی با این کتاب آسمانی و جاویدان مأنوس است.
    به نظر بنده،مطابق آنچه که خوانده ام و شنیده ام و حتی دیده ام،بایستی نگاهمان به این مقوله را عوض کنیم.
    آیا فقط به حفظ یا قرائت قرآن اکتفا کنیم؟
    آیا قرآن در زندگی ما جاری و ساری است؟
    آیا دستورات قرآن را بر خواسته ها و تمایلات خود مقدم میداریم؟
    یک حافظ یا قاری یا... قرآن،بایستی علاوه بر ساختن خود،در ساختن دیگران نیز نقش ایفا کند.نباید نسبت به افراد و مسایل دور و برش بی تفاوت باشد.باید بصیرت داشته باشد که نشود خوارج!!
    باید بداند که یک قاری و حافظ تأثیرگذار،اینگونه نیست که کت و شلواری بپوشد و در مجلسی قرائت کند و به قول خودمان حالش را ببرد!!
    باید دغدغه مند باشد.دغدغه ی....
    باید بداند:عالم بی عمل به چه ماند؟!
    باید یداند:هرکه بامش بیش...
    .
    التماس دعا
    پاسخ:
    سلام
    بله شما درست میفرمایید
    قرائت و حفظ قرآن در کنار عمل به آن
    ولی....(بماند)
    قال على (علیه السلام):
    «اى کمیل! مهمّ این نیست که نماز بخوانى و روزه بگیرى و در راه خدا انفاق کنى، مهمّ این است که در نماز (و سایر اعمال) با قلبى پاک و به طور شایسته در پیشگاه خدا قرارگیرى، و عملت آمیخته با خشوع بوده باشد».
    پاسخ:
    سلام علیکم

    سلام علیکم

    خسته نباشید برادر

    بروزیم

    پاسخ:
    سلام
    ممنون
  • علی اکبر مجنون الحسین جان
  • بسم الله الرحمن الرحیم
    باسلام وادب محضر شما خواهران و برادران بزرگوارم
    و عرض تعزیت بمناسبت فرا رسیدن ایام شهادت مادر سادات ارواحناله لک الفدا؛
    هدیه ی حسینیه ی ققنوس کربلا را تقدیم محضر شما گرامییان می نماید.


    مراجع تقلید ایام فاطمیه را مشخص کردند


    امام خامنه ای: خداوند خواست که مردم بیشتر به یاد مادر ما باشند
     
    حضرت امام خامنه ای در پیام نوروزی به مناسبت آغاز سال 1392 و در شرایطی که روز شهادت حضرت فاطمه الزهرا(س) (فاطمیه اول) مصادف با 5 فروردین شده بود، در ابتدای بیاناتشان، علاوه بر ذکر صلوات خاصه حضرت صدیقه(س)، فرمودند: "به هم‌میهنان عزیزمان عرض می‌کنم توجه داشته باشند که ایّام فاطمیه در اواسط روزهای عید است و تکریم و احترام این ایام برای همه‌ی ما لازم است".
     
    و این جمله ولی امر مسلمین دلالت بر این نکته دارد که از 13 جمادی الاولی، ایام عزاداری به مناسبت شهادت حضرت صدیقه طاهره(س) (ایام فاطمیه) آغاز می شود.
     
    همچنین، حجت الاسلام ادیب یزدی، از واعظان مشهور تهران، در یکی از سخنرانی های سال گذشته خود به ذکر خاطره ای از امام خامنه ای پرداخت. وی گفت: "یادم می آید یک روز در محضر رهبر عالیقدر انقلاب بودم یکی از آقایان سوال کرد درباره شهادت حضرت فاطمه(س) بالاخره 75 روز بعد از رحلت صحیح است یا 95؟ رهبر عالیقدر پاسخ واقعا حکیمانه ای دادند و فرمودند: «برای شما چه فرقی می کند کدامیک صحیح باشد خداوند خواست که مردم بیشتر به یاد مادر ما باشند و بیشتر برای مادر ما عزاداری و بیان فضائل ایشان را بکنند»".
     
    جمله حکیمانه ولی امر مسلمین درباره ایام فاطمیه به زیبایی به زمان و چگونگی حفظ حرمت این ایام اشاره می کند.
     
    * آیت الله العظمی نوری همدانی: برنامه های تلویزیون ایام فاطمیه را تحت الشعاع قرار ندهد
     
    حضرت آیت الله العظمی حسین نوری همدانی، مرجع تقلید بزرگ شیعیان، نیز سال گذشته و در شرایطی که ایام فاطمیه از 5 فروردین آغاز می شد، در توصیه ای به مسئولان رسانه ملی تاکید نمودند: "ایام نوروز امسال با ایام فاطمیه مصادف است، به صدا و سیما توصیه می‌کنم مبادا طوری برنامه‌ریزی کنند که برنامه‌های تلویزیون، ایام فاطمیه را تحت‌الشعاع قرار دهد و مردم از این مساله غفلت کنند".
     
    این سخنان معظم له به خوبی اهمیت حفظ حرمت ایام فاطمیه و نیز توجه مسئولان فرهنگی و رسانه ای کشور به این مساله را مورد تاکید قرار داده است.
     
    * آیت الله العظمی مکارم شیرازی: ایام فاطمیه 20 روز است
     
    حضرت آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی، مرجع تقلید بزرگ شیعیان، در پاسخ به پرسشی راجع به زمان ایام فاطمیه اینگونه پاسخ داده اند: "در مورد سالروز شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) دو روایت است یکی اینکه ایشان 75 روز بعد از رحلت پیغمبر اکرم (ص) به شهادت رسیدند که می شود 13 جمادی الاول و دیگری اینکه 95 روز بعد از رحلت پیغمبر به شهادت رسیدند که می شود 3 جمادی الثانی و طول این 20 روز را ایام فاطمیه نامیده اند".
     
    پاسخ معظم له نیز کاملا روشن و آشکار است و احتیاجی به هیچ تفسیری نیست.
     
    * آیت الله العظمی وحید خراسانی: ایام فاطمیه از 13 جمادی الاول آغاز می شود
     
    حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی، مرجع تقلید بزرگ شیعیان، که درباره بزرگداشت ایام فاطمیه و تعطیل شدن روز شهادت آن حضرت (شهادت دوم) مجاهدت به یادماندنی نمودند و همه ساله، در آن روز با پای پیاده در دسته عزاداری دختر پیامبر اعظم(ص) حاضر می شوند، پیرامون این ایام گفته اند: "ایام فاطمیه روز ۱۳ جمادی الاول شروع می شود تا روز ۳ جمادی الثانی که تعطیل است و اوج سوگواری در آن روز است که توجه به آن روز سیره بزرگان از فقهایی همچون میرزای نایینی و مرحوم آخوند خراسانی بوده است".
     
    معظم نیز بر تاریخ 20 روزه ایام فاطمیه تاکید نموده و بزرگداشت این ایام سوگواری را موردتوجه قرار داده اند.
     
    * آیت الله العظمی صافی گلپایگانی: از 13 جمادی الاولی تا 3 جمادی الثانی ایام فاطمیه است
     
    حضرت آیت الله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی، مرجع تقلید بزرگ شیعیان، هم مانند سایر مراجع بزرگوار، بر پاسداشت 20 روزه ایام فاطمیه تاکید نموده اند. معظم له در پاسخ به استفتایی پیرامون زمان این ایام به علت نامشخص بودن تاریخ دقیق شهادت شهیده مدینه، آورده اند: "نسبت به روز شهادت حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا(س) قول‌های مختلفی ذکر شده است، لکن آنچه بیشتر مورد توجه علماء واقع شده است فاطمیه اول و فاطمیه دوّم در ماه جمادی الاول و جمادی الثانی است. شایسته است که شیعیان از روز سیزدهم جمادی الاول تا سوم جمادی الثانی سوگوار و با انجام مراسم عزاداری آن حضرت، ارادت و مودت خود را به اهل بیت (ع) اظهار و از انجام مراسمی‌ که موجب وهن مراسم شهادت آن حضرت است اجتناب کنند."
     
    همانگونه که مشاهده می شود، اکثریت قریب به اتفاق مراجع عظام شیعیان راجع به ایام فاطمیه متفق القول هستند و این در حالی است که در بیوت اکثر این بزرگواران، به مانند سایر هیات های مذهبی کشور، از چند روز مانده به ایام فاطمیه، بیرق های عزا و سیاه برافراشته می شود و مجلس روضه و عزاداری منعقد خواهد بود و پایان عزاداری ها نیز تا چند روز پس از ایام فاطمیه ادامه می یابد.
     
    باتوجه به نکات مطرح شده و سنتی که همه ساله بین شیعیان ترویج داشته و بر عظمت و شکوه آن نیز افزوده شده است، ایام فاطمیه امسال از شنبه 24 اسفند 1392 آغاز و تا 14 فروردین  1393  ادامه خواهد یافت و به این ترتیب، مجددا یادآوری می شود که سراسر نوروز امسال مقارن با ایام فاطمیه است؛ هرچند هیات های مذهبی و مردم مومن و خداجوی کشورمان، از چند روز قبل از آغاز ایام به پیشواز عزاداری ام السادات خواهند رفت.
    _________________________________________
    التماس دعای عهد و فرج مولایمان اباصالح المهدی ارواحناله لک الفدا
    آن مولای غریب و تنها ترین سردار عالم....
    سلام به داداش خوبم و عرض سلام محضر جناب "رعد" عزیز و بزرگوار
    .
    این 3 روز خیلی با خوم کلنجار رفتم که چیزی نگم ولی Bold شدن کلمه خوارج یه جورایی دلمو شکست !
    یعنی این فرقه ضاله به جز حفظ قرآن، هیچ ویژگی به ظاهر خوب و رذایل اخلاقی دیگه‌ای نداشتن که هر کس (دوست و دشمن) به ما میرسه میگه مواظب باشید خوارج هم حافظ قرآن بودن ؟
    شهید احسانبخش رحمه الله کتابی تحت عنوان خوارج داره که به همه توصیه میکنم برای آشنایی بیشتر با این گروه بخونیدش، اون وقت جنایاتی که سلفی‌ها و تکفیری‌ها در سوریه و عراق مرتکب میشن قابل درکه که یقیناً اینان از نسل همان حرامزاده‌ها هستن.
    یه وقت فکر نکنیم معنای خوارج صرفاً خروج کرده‌ها میشه، نمیخوام معنای اصلیشو بگم چون این تهمت رو به اربابمون هم زدن و مایه آبروی دو عالم رو با لفظ سخیف "خارجی" خطاب کردن.
    برگردم به سؤالم، چرا نماز شب و روزه مستحبی خوارج Bold نمیشه، چرا فقط حفظ قرآن ؟
    خودم رو میگم، درسته که به ظاهر مسلمان هستم  و سراپا گناهکارم ولی امید به شفاعت آقا امیرالمؤمنین علیه السلام دارم، ان شاء الله که مولا خطاب به ما هم بفرمایند: «هذا لی»
    شیری که از مادر خوردم آمیخته با محبت علی ع و گریه بر فرزند غریبش بوده، حفظ قرآن رو با توسل به نام اعظمش پیش بردم و این در مورد همه دوستان حافظ قرآنی که میشناسم صدق میکنه، من نمیگم، مرجع تقلید جهان اسلام حضرت آیت الله العظمی جعفر سبحانی سلمه الله می‌فرمایند: «به نظر بنده کسانی که با قرآن مؤانست دارند حتی به صورت ظاهری، کمتر مرتکب گناه می‌شوند و ان شاء الله راه را گم نخواهند کرد».
    البته بنده تأکید می‌کنم کوچکترین خطایی از حافظ قرآن پذیرفته نیست چون جامعه اسلامی به این قشر به عنوان الگو نگاه کرده و می‌کند ولی دلیل نمیشه هر خطایی رو که از حافظ قرآن دیدیم بگیم ...
    باز هم میگم در حرامزاده بودن خوارج شک نکنید و ما محبین ظاهری و ان شاء الله باطنی مولا رو با این گروه مقایسه نکنید.
    به مردم عزیز که به فرموده حضرت امام رضوان الله تعالی علیه از مردم عصر رسول خدا و امیرالمؤمنین و امام حسین صلوات الله علیهم اجمعین بهتر هستید به عنوان یه برادر کوچکتر توصیه میکنم به حفظ قرآن بپردازید در هر سنی که هستید، چند روز قبل یه جایی خوندم مرحوم حضرت آیت الله العظمی خویی رحمه الله، آن مرجع تقلید بزرگ در سنین پیری موفق به حفظ 25 جزء از قرآن شدند، شخصیتی که حضرت امام ره از ایشان به عنوان "کنز خفی" یاد می‌کردند واقعاً چه دلیلی دارد ... ؟
    از همه عزیزان بابت حرفام حلالیت می‌طلبم و از دوستان خواهش می‌کنم نگاه مهربانتری نسبت به ما داشته باشند، اگر تذکری هم می‌دهند در چینش کلمات وسواس و دقت بیشتری به خرج دهند.
    سلام اول و آخر بنده هم به حلال همه مشکلاتم، حضرت زینب کبری سلام الله علیها و پیشاپیش ولادت با سعادتشون رو تبریک میگم.
    التماس دعا
    پاسخ:
    سلام
    باشد که بیندیشیم و بیندیشند!
    هی...
    محتاجیم به دعا
    یاعلی(ع)
  • علی اکبر مجنون الحسین جان
  • بسم رب الودود
    سلام وادب محضر شما گرامییان ؛ هدیه ی ققنوس کربلا

    این شعر از امام قدس الله نفس زکیه است؛
    امیدوارم مورد قبول ساحت قدسی پروردگار عالم
    و حضرات معصومین روحنافدا و
    هدیه قابلی باشد به احوالات روزگارانمان ان شاالله

    در دلـــــــم بــــــــود که آدم شوم؛ امّا نشدم
    بــــى‏ خبر از همه عالم شوم؛ امّا نشدم
    بـــــــر درِ پیــــــرِ خــــــرابــــات نهم روى نیاز
    تا بــه این طایفه محرم شوم؛ امّا نشدم
    هجرت از خویش کنم، خانه به محبوب دهم
    تا بـــه اسمـــــاء معلّم شوم؛ امّا نشدم
    از کف دوست بنوشم همه شب باده عشق
    رستــــه از کوثر و زمزم شوم؛ امّا نشدم
    فــــــــــارغ از خـویشتن و واله رخسار حبیب
    همچنــــان روح مجسم شوم؛ امّا نشدم
    سر و پا گوش شوم، پاى به سر هوش شوم
    کـــــز دَم گرم تو مُلهَم شوم؛ امّا نشدم
    از صفــــــا راه بیابــــــم به ســــــــوى دار فنا
    در وفــــا یــــــار مسلّم شوم؛ امّا نشدم
    خواستم بر کنم از کعبه دل، هر چه بت است
     تــــا بــــرِ دوست مکرّم شوم؛ امّا نشدم
    آرزوهــــا همـــــه در گور شد اى نفس خبیث
    در دلــــم بــــود کـه آدم شوم؛ امّا نشدم
    وفرمایش زیبا از ؛دانشمند بزرگوار ؛ حضرت آیت الله فاطمی نیا حفظه الله که
     می فرمودند:
    غفیله شو می خونه، عمره شو می ره، جاتون خالی عمره بودیم، بعد صحبت عِرض (آبروی) مردم که شد، خیلی راحت، فلان کس هم دخترش طلاق گرفت، چرا؟ حالا بماند! آی خدا انصافت بده، بماند یعنی هزار تا تهمت!، یا نگو یا اگه میگی درست بگو. آخه تو مسلمونی؟! غفیله خوندی؟! عمره رفتی؟! ... دیدی در دکونشو بستن؟ میگه چرا؟ والا می گن گرانفروشی بوده، ولی حالا خدا بنده شو ناظره! چه می دونم والا! بعد می خوایم بشیم زبدة العارفین، عمدة المکاشفین، نه تنها که نمی شیم، درجا می زنیم و به هیچ جا نمی رسیم.
    التماس دعای عهد وفرج مولایمان ان شاالله .... لبیک یا حسین جان...لک لبیک..
  • یه بنده گنه کار گفت
  • سلام
    از جوادی خبری نیست؟

    کجا رفته؟

    از طرف بنده گنه کار به جوادی بگو

    تو این وضع درسته که سایتشو(اسلحشو) ول کنه به امان خدا؟!


    پاسخ:
    سلام
    شما؟؟؟
    بله؟
  • وخدایی که دراین نزدیکیست ..!
  • ان شاءالله به دستورات قرآن عمل کنیم..
    پاسخ:
    سلام
    ان شا الله
  • آلــــــو نــــــک . . .
  • سلام

    در آلونک پذیرای شما هستیم . . . 

    دعوتید . . . 
    پاسخ:
    سلام علیکم
    چشم میایم
    سلام و درود خدا بر جناب"مدافع حرم":
    باید عرض کنم که بنده با توجه به شناختم نسبت به شما،ارادت خاصی نسبت به جنابعالی دارم.
    اگر مطالب بنده موجب رنجش شما و سایر دوستان شد،همینجا عذرخواهی میکنم.
    ولی باید عرض کنم که مطالب بنده،در راستای پُستی بود که دوست عزیزم جناب آقا محمد حسین نگاشته بود.چون این مطلب در مورد حفظ قرآن و اهمیت والای آن صحبت میکرد،بنده هم منحصراً در مورد همان یک موضوع خاص بحث کردم.
    اگر کلمه ی خوارج را بارزتر نشان دادم،دلیلش این بود که با توجه به ویژگیهای این گروه،راحت تر و کوتاهتر میتوانستم منظور خود را بیان کنم.
    خواستم بگویم اگرچه انس با قرآن به هر شکل آن،موجب افتخار و مورد تأکید است،اما باید مراقب لبه ی دیگر آن هم باشیم.یعنی به همین مقدار بسنده نکنیم؛مغرور نشویم،بایستی قرآن وسیله ای برای هدایت ما باشد.چراغ راهمان باشد.
    بله... درست میفرمایید.در مورد سایر اعمال هم بایستی اینگونه باشد.اگر نمازمان،نماز باشد؛اگر روزه مان،روزه باشد؛اگر حج مان،حج باشد؛اگر...
    هر یک از اینها به تنهایی یک کارخانه ی انسان سازی است.
    بار دیگر از رنجش خاطری که برای دوستان به وجود آوردم،عذرخواهی میکنم.
    التماس دعا
    پاسخ:
    سلام
    جناب مدافع حرم پاسخ میدهند ان شا الله
    سلام به داداش خوبم
    و سلام و درود واسعه خدا بر برادر بزرگوار جناب "رعد" عزیز
    بنده هم نسبت به شما ارادت دارم و بنا بر همین ارادت و شناختی که از شما به واسطه مطالعه مطالب وبلاگتان دارم چند کلامی سخن راندم.
    قبلا هم گفتم کوچکترین خطایی از حافظ قرآن پذیرفته نیست که غرور تنها یکی از آفتهای این راه پرمشقت است، بنده هم همواره در مقام تذکر به دوستانی که تازه این را شروع کرده‌اند این نکته را تأکید کرده و می‌کنم.
    ضمن اینکه این مطلب دست‌نوشته بنده حقیر می‌باشد و آقا محمد حسین عزیز صرفاً اونو در وبلاگ گذاشته که البته ادامه داره و در فصل اول فقط به بحث چرایی حفظ قرآن پرداخته شده است و ان شاء الله در فصول آینده به چگونگی و آسیب‌شناسی هم خواهم پرداخت.
    هدف از سخن راندن هم این بود که فقط میخواستم بگم ان شاء الله هیچ بچه شیعه‌ای که قدم در وادی حفظ و قرائت قرآن میذاره آخر و عاقبتش مثل خوارج نمیشه البته با تلاش و دعا و توکل و توسل.
    میدونم همه میدونن ولی فقط یک حکم فقهی درباره خوارج بگم که به واسطه کافر شمردن امیرالمؤمنین علیه السلام، تمامی احکام کافرین بر این گروه جاری و ساری هست از جمله نجس بودن.

    اللهم إنّی أعوذ بک
    اللهم إنّی أعوذ بک
    اللهم إنّی أعوذ بک
    .
    اگر مطالبم حمل بر اسائه‌ی ادب بوده عذرخواهم.
    التماس دعا
    یا زینب س

  • عمارها-ثامن گرافیک
  • اَلسَّلامُ عَلَیکِ اَیّتُها آَلصِّدیقَةّ اَلشَّهیدة فاطِمَةَ اَلزَّهراء
    سلام علیکم
    احوال شما
    ارادت
    کم پیدایید
    همسنگر سری هم به فقیر فقرا بزنید
    التماس دعا
    تا شهادت

    پاسخ:
    سلام
    و علیکم السلام
    ممنون
    خدمت میرسیم
    محتاجیم
    سلام همسنگـــــــــــــر..........
    اگر با تبادل لوگو با حقیر موافق بودید خبر دهید.
    http://etrekarbala.blogfa.com/

    ✿ الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم ✿
    پاسخ:
    سلام
    موافقم

  • علی اکبر مجنون الحسین جان
  • بسم رب الحی ارواحناله لک الفدا

    هدیه ی ققنوس کربلا به شما بزرگوار گرامی

    ان شاالله در زندگی مان چراغ راهی باشد تا از مولایمان اباصالح المهدی ارواحناله لک الفدا جا نمانیم....
    امام و مولایم محمد ابن علی باقر العلوم ارواحناله لک الفدا فرمودند:
    اگر در قبال تو ستم کردند! تو ستم نکن!
    ___________________________________

    نماز بدون وضوی شیخ هادی

    یکی از استادان دانشگاه امام صادق(ع) در یادداشتی، ماجرای تکان‌دهنده و عبرت‌آموزی را به تحریر درآورد، که تقدیم می‌شود:
    حدود 20 سال پیش منزل ما خیابان 17 شهریور بود و ما برای نماز خواندن و مراسم عزاداری و جشن‌های مذهبی به مسجدی که نزدیک منزلمان بود می رفتیم. پیش‌نماز مسجد، حاج آقایی بود به‌نام شیخ هادی که امور مسجد از قبیل نماز جماعت، مراسم شب‌های قدر، نماز عید و جشن نیمه شعبان را برگزار می‌کرد. اگر کسی می‌خواست دخترش را شوهر بدهد و یا برای پسرش زن بگیرد با شیخ هادی مشورت می‌کرد و در آخر هم شیخ خطبه عقد را جاری می‌کرد. اگر کسی در محله فوت می‌کرد شیخ هادی برای او نماز میت می‌خواند و کارهای بسیار دیگر ... .
    یک روز من برای خواندن نماز مغرب و عشاء راهی مسجد شدم و برای گرفتن وضو به طبقه پائین که وضوخانه در آنجا واقع بود رفتم. منتظر خالی شدن دستشویی بودم که در این حین، درِ یکی از دستشویی‌ها باز شد و شیخ هادی از آن بیرون آمد. با هم سلام و علیک کردیم و شیخ بدون اینکه وضو بگیرد دستشویی را ترک کرد! من که بسیار تعجب کرده بودم به دنبال شیخ راهی شدم که ببینم کجا وضو می‌گیرد و با کمال شگفتی دیدم شیخ هادی بدون گرفتن وضو وارد محراب شد و یکسره بعد از خواندن اذان و اقامه نماز را شروع کرد و مردم هم به شیخ اقتداء کردند! من که کاملاً گیج شده بودم سریعاً به حاج علی که سال‌های زیادی با هم همسایه بودیم، گفتم: حاجی! شیخ هادی وضو ندارد، خودم دیدم از دستشویی آمد بیرون ولی وضو نگرفت. حاج علی که به من اعتماد کامل داشت با تعجب گفت خیلی خوب فردا می‌خوانم.
    این ماجرا بین متدینین پیچید، من و دوستانم برای رضای خدا، همه را از وضو نداشتن شیخ هادی آگاه کردیم و مأمومین کم‌کم از دور شیخ متفرّق شدند تا جایی‌که بعد از چند روز خانواده او هم فهمیدند. زن شیخ قهر کرد و به خانه پدرش رفت، بچه‌های شیخ هم برای این آبروریزی، پدر را ترک کردند. دیگر همه جا صحبت از مشکوک بودن شیخ هادی بود؛ آیا اصلاً مسلمان است؟! آیا جاسوس است؟! و آیا ... .
    شیخ بعد از مدتی محله ما را ترک کرد و دیگر خبری از او نبود. ما هم به‌همراه دوستان و متدینین خوشحال از این پیروزی، در پوست خود نمی‌گنجیدیم. بعد از مدتی از حوزه علمیه یک طلبه جوان [به مسجد] فرستادند و اوضاع به حالت عادی برگشت.
    بعد از دو سال از این ماجرا، من به اتفاق همسرم به عمره مشرف شدیم. در مکه به‌خاطر آب و هوای آلوده بیمار شدم. بعد از بازگشت به پزشک مراجعه کردم و دکتر پس از معاینه مقداری قرص و آمپول برایم تجویز کرد. روز بعد وقتی می‌خواستم برای نماز به مسجد بروم، تصمیم گرفتم قبل از آن به درمانگاه بروم و آمپول بزنم. پس از تزریق به مسجد رفتم و چون هنوز وقت اذان نشده بود وارد دستشویی شدم تا جای آمپول را آب بکشم. در حال خارج شدن از دستشویی، ناگهان به یاد شیخ هادی افتادم. چشمانم سیاهی می‌رفت، همه چیز دور سرم شروع به چرخیدن کرد انگار دنیا را روی سرم خراب کردند. نکند آن بیچاره هم می‌خواسته جای آمپول را آب بکشد؟!! نکند ؟!! نکند؟!! دیگر نفهمیدم چه شد. به خانه برگشتم تا صبح خوابم نبرد و به شیخ هادی فکر می‌کردم که چگونه منِ نادان و دوستان و متدینین نادان‌تر از خودم، ندانسته و با قصد قربت آبرویش را بردیم؛ خانواده‌اش را نابود کردیم؛ و ... .
    از فردا، سراسیمه پرس و جو را شروع کردم تا شیخ هادی را پیدا کنم. پیش حاج ابراهیم رفتم به او گفتم برای کار مهمی دنبال شیخ هادی می‌گردم او گفت: شیخ دوستی در بازار حضرت عبدالعظیم× داشت و گاه گاهی به دیدنش می‌رفت، اسمش هم حاج احمد بود و به عطاری مشغول بود. پس از خداحافظی یک‌راست به بازار شاه عبدالعظیم× رفتم و سراغ عطاری حاج احمد را گرفتم. خوشبختانه توانستم از کسبه آدرسش را پیدا کنم. بعد چند دقیقه جستجو پیرمردی با صفا را یافتم که پشت پیشخوان نشسته و قرآن می‌خواند. سلام کردم جواب سلام را با مهربانی داد. گفتم: ببخشید من دنبال شیخ هادی می‌گردم؛ ظاهراً از دوستان شماست، شما او را می‌شناسید؟ پیرمرد سری تکان داد و گفت: دو سال پیش شیخ هادی در حالی‌که بسیار ناراحت و دلگیر بود و خیلی هم شکسته شده بود، پیش من آمد، من تا آن زمان شیخ را در این حال ندیده بودم. بسیار تعجب کردم و علتش را پرسیدم، او در جواب گفت: من برای آب کشیدن جای آمپول به دستشویی رفته بودم که متدینین بدون اینکه از خودم بپرسند به من تهمت زدند که وضو نگرفته نماز خوانده‌ام؛ خلاصه حاج احمد آبرویم را بردند، خانواده‌ام را نابود کردند و آبرویی برایم در این شهر نگذاشتند و دیگر نمی‌توانم در این شهر بمانم، فقط شما شاهد باش که با من چه کردند. بعد از این جملات گفت: قصد دارد این شهر را ترک گفته و به عراق سفر کند که در جوار حرم امیرالمومنین× مجاور گردد تا بقیه عمرش را سپری کند. من هم هرکاری کردم که مانعش شوم نشد. او گفت دیگر چیزی برای از دست دادن ندارم. او رفت و از آن روز به بعد دیگر خبری از او ندارم.
    ناگهان بغضم سرباز کرد و اشک‌هایم جاری شد، که خدای من این چه غلطی بود که من مرتکب شدم. ‌ای کاش آن موقع کور می‌شدم و این جنایت را نمی‌کردم. ‌ای کاش حاج علی آن موقع به‌جای گوش دادن به حرفم توی گوشم می‌زد. ‌ای کاش‌ای کاش... . و این ‌ای کاش‌ها که بیچاره‌ام می‌کرد. الان حدود 20 سال است که از این ماجرا می‌گذرد و هر کس به نجف مشرف می‌شود من سراغ شیخ هادی را از او می‌گیرم ولی افسوس که هیچ خبری از شیخ هادی مظلوم نیست.

    __________________________________________

    مواظب باشیم آبروی مردم در جوب پیدا نشده است!!!
     ومولایم جعفر بن محمد صادق آل رسول ارواحناله لک الفدا فرمودند:
    مردم آبروی خود را به سختی به دست آورده اند ! نکند تو کاری نمایی تا آبروی آنها را مورد هجوم قرار دهی!!!

    التماس دعای عهد وفرج مولایمان ان شاالله
    سلام همسنگــــــر...
    بنده عبد نسیتم فقط ادعای عبد بودن دارم.
    بلاگفا لوگوی شما را قبول نمی کند اگر امکان دارد سرور آپلودتان را عوض کنید وبرای من ارسال کنید

    یاعلی
    پاسخ:
    سلام
    بله....
    درست می شود
    سلام علیکم
    عذر میخوام یه سوال داشتم: خودتون قالب وبلاگتون رو دستکاری کردید؟ مثلاً در قسمت آخرین مطالب چطور تصویر قرار دادید؟
    خیلی عذر میخوام اگه نظرم ارتباطی با محتوای این پست نداره.
    یاعلی
    پاسخ:
    سلام
    جواب دادم

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">