بسم الله الرحمن الرحیم
سلام آقا(امام علی(علیه السلام))
ببخشید اما یکم سخت است صحبت کردن با شما.
پیامبر می فرمود:که امیر صدیقین و صالحان هستید!خب چیز کمی نیست.
من خجالت می کشم با شما صحبت کنم(هم به خاطر گناهانم و هم به خاطر بزرگی شما)
اما یک سوال در سر دارم:
آن کسی که بر سر شما ضربت زد،چگونه توانست آن کار را بکند،آن هم در میان نمازتان؟!
واقعا هضم این قضیه بسیار دشوار است.
آقا نمی دانی که در دلم چه آشوبی برپاست!چشم هایم پر از اشک!
نمیدانم حکمت در چیست که خاندان پیامبر باید همش در خطر باشند و این طور باشد...
آقا میدانی امید شیعیان به کیست؟میدانم که میدانی.
امیدمان به آقا حجت بن الحسن (عج)است که بیاید و این ظلم ها را برچیند.
آخ گفتم امام زمان(عج)دلم رفت به جمکران...
چه حال و هوایی دارد...
منظره ی صبح زودش را به یاد می آورم وهمچنین غروب دل انگیزش را...
و من هنوز سر درگمم از این دنیای وا نفسا که آدم ها را در خود می بلعد...
بله این جور آدم ها که زیر پایشان خاک و گل تر است،زود در زمین ریشه میکنند و میشوند علف هرز.
وزندگی چه فرمول پیچیده اما ساده ای دارد!
و همه ی این ها به یک انتخاب باز می گردد:
1-حق 2-باطل
یاعلی(ع)
- ۱۴ نظر
- ۰۶ مرداد ۹۲ ، ۰۹:۱۵
- ۱۱۰۴ نمایش